معبد بن عبدالله جهنیجُهَنی، مَعبد بن عبداللّه، محدّث قرن اول هجری و اولین کسی که در باره قَدَر سخن گفت. فهرست مندرجات۲ - قبیله معبد ۳ - اجداد و نسب معبد ۴ - معبد از تابیعین ۵ - معبد از راویان حدیث ۶ - راویان حدیث از معبد ۷ - توجه خلفای بنی امیه به معبد ۸ - حضور معبد در جریان حکمیت ۹ - معبد از اولین قائلین به قدر ۱۰ - تکفیر معبد توسط بصری ۱۱ - کشته شدن معبد ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - تاریخ و محل ولادتوی در سال ۲۰ هجری یا اندکی پیش از آن، احتمالاً در کوفه، به دنیا آمد. [۱]
د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «معبد بن عبداللّه ».
۲ - قبیله معبدجهنی به جُهَینه، تیرهای از قبیله قضاعه، منسوب است. این تیره ساکن کوفه بودند و محلهای منتسب به آنان در آنجا وجود داشت. برخی از جهنیها نیز در بصره زندگی میکردند. [۲]
سمعانی، الانساب، ج ۲، ص ۱۳۴.
[۳]
برای اطلاعات بیشتر در باره جهنیها رجوع کنید به، سمعانی، ج ۲، ص ۱۳۴ـ۱۳۵، الانساب.
۳ - اجداد و نسب معبددر منابع نام پدر معبد جهنی، علاوه بر عبداللّه، خالد نیز آمده و نام جد او، به اختلاف، عُوَیمر، عُوَیم، عُکَیم و عُلیم ضبط شده است و آوردهاند که نَسَب معبد جهنی نامعلوم است. [۴]
محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التواریخ الکبیر، ج ۷، جزء ۴، قسم ۱، ص ۳۹۹۴۰۰، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۵]
ابن ابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، ج ۸، ص۲۸۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
[۶]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۴ - معبد از تابیعیناز تحصیلات و نام استادان معبد جهنی اطلاع چندانی در دست نیست. تنها نقل شده که وی از طبقه دوم یا سوم تابعین اهل بصره بوده است. [۸]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۵ - معبد از راویان حدیثجهنی از حسن بن علی بن ابیطالب علیهالسلام و عمر بن خطاب (به نحو مرسل)، عثمان بن عفان، عبداللّه بن عمر، عبداللّه بن عباس، حارث بن عبداللّه جهنی، حُذَیفه بن یمان (به نحو مرسل)، معاویه بن ابیسفیان و یزید بن عَمِیره زبیدی حدیث نقل کرده است. [۹]
ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۵۹، ص ۳۱۹، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
[۱۰]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۱]
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۹، ص ۳۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
در بیشتر منابع، بر ثقه و صدوق بودن او تأکید شده است. [۱۲]
ابن ابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، ج ۸، ص۲۸۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
[۱۳]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۴]
محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۱۴۱، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۶ - راویان حدیث از معبدچند تن از کسانی که از وی روایت کردهاند عبارتاند از: قَتاده، مالک بن دِینار، حسن بصری، سعد بن ابراهیم و عبداللّه بن فیروز داناج. [۱۵]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۶]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج ۴، ص ۱۸۵، ج ۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۷ - توجه خلفای بنی امیه به معبدمعبد در ابتدا مورد توجه خلفای بنیامیه بود تاجاییکه عبدالملک، پنجمین خلیفه اموی (حک: ۶۵ـ۸۶)، او را به سفارت به روم شرقی فرستاد و تربیت فرزندش، سعیدالخیر، را به وی سپرد. [۱۷]
د. اسلام، ذیل «معبد بن عبداللّه »، چاپ دوم.
۸ - حضور معبد در جریان حکمیتمعبد در جریان تحکیم در جنگ صفین (سال ۳۸ هجری) نیز حاضر بود و حکمین را به رعایت انصاف در حکم توصیه نمود ولی عمروعاص وی را طرد کرد و از دخالت در امر حکمیت بازداشت. [۱۹]
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۹، ص ۳۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
۹ - معبد از اولین قائلین به قدربه گواهی یحیی بن یعمر (متوفی ۱۲۹)، جهنی اولین کسی است که در بصره در باره قدر (اختیار انسان) سخن گفت. [۲۰]
محمد بن اسماعیل بخاری، کتابالضعفاء الصغیر، ج۱، ص ۱۱۵، چاپ محمد ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲۱]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، ج۱، ص ۱۸، پانویس ۴، الفرق بینالفرق، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبه محمدعلی صبیح و اولاده.
نقل شده است که وی عقیده خود را در باره قدر از فردی نصرانی، که اسلام آورد اما بعدها مجدداً نصرانی شد، بر گرفت. [۲۲]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج ۴، ص ۱۸۷، ج ۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۲۳]
ابن نباته، سرحالعیون فی شرح رساله ابن زیدون، ج۱، ص ۲۹۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
در خصوص نام این فرد اختلافنظر هست. ابنعساکر نام وی را سستویه، سسویه، ستویه و به نقل از اوزاعی، سوسن ذکر کرده است. بعدها غیلان دمشقی این عقیده را از معبد اخذ کرد. [۲۵]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۲۶]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج ۴، ص ۱۸۷، ج ۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۰ - تکفیر معبد توسط بصریمعبد جهنی، به دلیل قائل شدن به قدر، مورد طعن و تکفیر بسیاری از معاصرانش، از جمله حسنِ بصری، قرار گرفت تا جاییکه نقل شده است حسن بصری مردم را از مجالست با معبد بر حذر میداشت و وی را گمراه و گمراهکننده میدانست. [۲۷]
محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۴، ص ۱۴۱، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
هرچند بنا بر گزارشی که ابن قتیبه در المعارف، [۲۸]
ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص ۴۴۱، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
از گفتگویی میان حسن بصری و معبد، آورده است میتوان نتیجه گرفت حسن بصری با وجود تکفیر معبد به سبب اعتقاد به قدر، خود از مخالفان سرسخت جبرگرایان بوده است.
۱۱ - کشته شدن معبدمعبد جهنی در سال ۸۰ یا اندکی پس از آن کشته شد. در باره نحوه کشته شدن وی اختلاف نظر هست. بنا به گزارشی، او به همراه ابن اشعث برضد حجاج بن یوسف ثقفی قیام کرد و زخمی شد و به مکه رفت، در آنجا حجّاج او را شکنجه کرد و سرانجام به قتل رساند. [۲۹]
یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۸، ص ۲۴۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۳۰]
ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج ۱، ص ۸۸.
برخی نیز گزارش کردهاند که عبدالملک، به سبب اعتقاد معبد به قدر، وی را در دمشق به دار آویخت. [۳۲]
ابن تغری بردی، النجومالزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج ۱، ص ۲۰۱، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ ـ۱۹۷۲.
[۳۳]
ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج ۱، ص ۸۸.
[۳۴]
برای آگاهی از گزارشهای دیگر رجوع کنید به، ذیل «معبدبن عبداللّه «.
[۳۵]
برای آگاهی از نام افرادی از قبیله جهنی رجوع کنید به، سمعانی، ج ۲، ص ۱۳۵، الانساب.
۱۲ - فهرست منابع(۱) ابن ابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت. (۲) ابن تغری بردی، النجومالزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ ـ۱۹۷۲. (۳) ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱. (۴) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب. (۵) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. (۶) ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۷) ابن نباته، سرحالعیون فی شرح رساله ابن زیدون، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴. (۸) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التواریخ الکبیر، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. (۹) محمد بن اسماعیل بخاری، کتابالضعفاء الصغیر، چاپ محمد ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۰) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبه محمدعلی صبیح و اولاده. (۱۱) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج ۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۱۲) محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت. (۱۳) سمعانی، الانساب. (۱۴) یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۱۵) د. اسلام، چاپ دوم. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جهنی»، شماره۵۲۹۵. |